۱۳۸۶ اسفند ۱۷, جمعه

همان اشتباه همیشگی

همان اشتباه همیشگی‏

البته ما که مومن نیستیم، آنها هم مار نیستند، ولی نمی دانم چند بار باید یک اتفاق بیفتد تا به این ‏نتیجه برسیم که همان اتفاق خواهد افتاد؟ اصلاح طلبان که در چند انتخابات قبلی یا عملا انتخابات ‏را تحریم کرده بودند یا اینکه فکر کرده بودند بالاخره یک طوری می شود و بعدا به این نتیجه ‏رسیدند که کار اشتباهی کردند، باز هم دارند همان اشتباه قبلی را می کنند. چرا فکر نمی کنند که ‏اگر می توانند ده نفر را به مجلس بفرستند، همان ده تا را باید محکم نگه دارند. البته « شورای ‏فعالان ملی مذهبی اعلام عدم شرکت در انتخابات را کردند» باز هم بهتر از تحریم کردن است. ‏البته بگویم که من خودم عمیقا طرفدار تحریم هستم، ولی واقعیت این است که این کار از نظر ‏عقلانی درست نیست. چند دلیل هم دارم که به نظرم روی آنها فکر کنید بهتر است تا روی آنها ‏فکر نکنید.‏


اول: اگر انتخابات را تحریم نکنیم، حدود 53 درصد در انتخابات شرکت می کنند، اما اگر ‏انتخابات را تحریم کنیم، احتمالا 51 درصد از واجدین شرایط در انتخابات شرکت می کنند، با این ‏وجود ما معتقدیم که 90 درصد مردم مثل ما فکر می کنند، البته فقط ما اینطوری نیستیم، کسی که ‏‏20 درصد رای می آورد هم عملا معتقد است 90 درصد مردم طرفدارش هستند، کسی هم که 2 ‏درصد طرفدار دارد فکر می کند 90 درصد مردم طرفدارش هستند. اشکال تحریم این است که ‏معلوم می شود چند درصد طرفدار ما هستند، به همین دلیل برای جلوگیری از افسردگی سیاسی ‏بهتر است تحریم نکنیم.‏


دوم: ما در هر حال معتقدیم انتخابات با تقلب برگزار می شود. در انتخابات احمدی نژاد که اصلاح ‏طلبان آن را برگزار کردند و شورای نگهبان دست اصولگرایان بود و اصولگرایان پای صندوق ‏ها بودند، هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان این انتخابات میمون و مبارک را تقلبی می دانستند. ‏نکته این که رئیس قوه مجریه و رئیس قوه مقننه هر دو معتقد بودند انتخابات با بداخلاقی برگزار ‏شده است. ما که در هر حال حتی اگر انتخاب بشویم هم معتقدیم که انتخابات با تقلب برگزار می ‏شود، این چه کاری است در انتخاباتی که با تقلب برگزار می شود تحریم می کنیم؟ فقط انتخاباتی ‏را می شود تحریم کرد که مطمئن باشیم برگزاری آن با سلامت صورت می گیرد، چون اگر ‏انتخابات سالم نباشد ما چطور می خواهیم اثبات کنیم که تحریم ما اثر داشته است؟ ‏


سوم: اگر به فرض انتخابات تحریم شود و با یک فرض دشوار دیگر دولت اعلام کند که مثلا 60 ‏درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند( که مطمئنیم که دولت این کار را نمی کند) تازه می توانیم ‏ثابت کنیم مردم در انتخابات به دلیل تحریم مورد نظر ما شرکت نکردند، در این صورت می ‏توانیم بگوئیم که حکومت مشروعیت قانونی ندارد. یعنی همین چیزی که همین حالا هم بدون دلیل ‏و آمار می گوئیم در آن شرایط با دلیل می گوئیم، ما که در هر حال چنین اعتقادی داریم، پس چرا ‏بیخودی خودمان را آزار می دهیم؟ ‏


چهارم: هیچ کس در این تردیدی ندارد که انتخابات احمدی نژاد با کمترین حضور مردمی و با ‏بیشترین تحریم پس از انقلاب برگزار شد و طبعا به همین دلیل دولت احمدی نژاد باید کمترین ‏مشروعیت را داشته باشد، کمترین قدرت را داشته باشد و در جهان کمترین پذیرش را داشته باشد، ‏در حالی که دولت احمدی نژاد بیشترین قدرت را دارد، در تمام دنیا هم تا به حال هیچ رئیس ‏جمهوری به اندازه احمدی نژاد نماینده ایران نبوده است. حتی بچه های پنج ساله آمریکای لاتین هم ‏اسم رئیس جمهور ایران را می دانند و او را با انگشت نشان می دهند و می گویند « ماحموت ‏ماحموت» اگر قرار است تحریم کنیم اما دولت مشروعیت بیشتری پیدا کند، بیخودی چرا خودمان ‏را سبک می کنیم.‏


پنحم: ما اگر انتخابات را تحریم نکنیم و انتخابات با حضور گسترده مردم برگزار شود، حکومت ‏در هر حال اعلام می کند که آخرین انتخابات پرشورترین انتخابات بود. اگر هم انتخابات را تحریم ‏کنیم و مردم در انتخابات شرکت نکنند باز هم حکومت اعلام می کند انتخابات با شور فراوان ‏برگزار شد، ما که می دانیم در هر حال حکومت همین را اعلام می کند. ‏


ششم: قبلا پنج انتخابات را تحریم کردیم نتیجه اش را دیدیم، حداقل به آنچه دیدیم اعتماد کنیم. البته ‏نکته مهم این است که هر ایرانی معتقد است این دفعه فرق می کند، و البته در آن پنج بار هم به ‏همین موضوع معتقد بودیم

ابراهیم نبوی

۲ نظر:

ناشناس گفت...

حداقل اگه متن ابراهیم نبوی رو می ذاری توی وبلاگت، اسمشو زیرش بنویس تا ملت خدای نکرده فکر نکنن دزدیدی !

ساز مخالف گفت...

حتما، انشالله که برای شما شائبه ای پیش نیومده! منم از این به بعد ارجاع می دم که سوء تفاهم نشه