۱۳۸۶ اسفند ۱۸, شنبه

از ماست که بر ماست


از ماست که بر ماست!

روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست

بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت: امروز همه روی زمین زیر پر ماست،

بـر اوج فلک چون بپرم -از نظـر تــیز می‌بینم اگر ذره‌ای اندر ته دریاست

گر بر سر خـاشاک یکی پشّه بجنبد جنبیدن آن پشّه عیان در نظر ماست

بسیار منی کـرد و ز تقدیر نترسید بنگر که از این چرخ جفا پیشه چه برخاست

ناگـه ز کـمینگاه، یکی سـخت کمانی، تیری ز قضا و قدر انداخت بر او راست،

بـر بـال عـقاب آمـد آن تیر جـگر دوز وز ابر مر او را بسوی خاک فرو کاست،

بر خـاک بیفتاد و بغلـتید چو ماهی وانگاه پر خویش گشاد از چپ و از راست،

گفتا:عجب است! این که ز چوب است و ز آهن! این تیزی و تندیّ و پریدنش کجا خاست؟

چون نیک نگه کرد و پر خویش بر او دید گفتا: ز که نالیم که از ماست که بر ماست

امشب کنسرت یکی از خواننده های ایرانی خارج از کشور بود که هممون می شناسیمش! بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم, به این نتیجه رسیدم که نرم و خلاصه با یکی از دوستام رفتیم یک جایی نشستیم یکم گپ بزنیم. که یک خانمی که ایرانیه و دوست ایشون بود به جمع ما اضافه شد, خوب بود جمع خوبی بود و گپ زدیم.

تا اینکه بحث به این افغانیهای بیچاره رسید, ما اینجا هم این بیچاره ها رو ول نمی کنیم, توی ایران که اون بدبخت ها رو شهروند درجه هزارم هم حساب نمی کنیم هیچوقت یادم نمی ره که یک روز توی تهران توی صف تلفن کارتی بودم، یک افغانی بیچاره هنوز 30 ثانیه هم نبود که شروع کرده بود به حرف زدن که یک بچه پرو که پشت سر من بود بهش گفت زودباش، اون بدبختم گفت: "باشه"، دوباره چند ثانیه بعد پسره بهش گفت: "آی عمله، این تلفن ارث بابات نیست ها! این مال ایرانیاس!" نمی دونم چی بگم واقعا شرمنده ام... قضاوت رو به خودتون می سپارم. مثلا ما خودمون اینجا خارجی حساب می شیم، چه حسی بهتون دست می ده یک کانادایی چنین برخوردی باهاتون بکنه؟ البته ما ایرانیها که ادعامون باسن خر رو پاره می کنه! حتما با طرف درگیر می شیم، اما اون افغانیه بدبخت قطع کرد و رفت.

اون از ایران, اینجا هم که می گیم اونها آدمهای پستی هستند. بابا اولا این بدبخت ها چی بدیی به ما کردن, دوما به چه حقی به خودمون اجازه می دیم بخاطر ملیت در مورد آدما قضاوت کنیم, بعد می گیم چرا حقوق زن توی ایران پایمال می شه! می گین ربطش چیه؟ افغانی به حقوق زن؟ ربطش خیلی سادس, اگه شما شروع کنید به قضاوت کردن در مورد آدمها براساس هر چیزی به غیر از شخصیتشون اون موقع افغانی و زن ها هم به هم ارتباط پیدا می کنن!اولش براساس ملیت، بعدش براساس شهر، بعدش زبون، بعدش سن، جنسیت، قیافه و الی آخر!

یکی می گه از افغانی ها بدم می یاد, یکی می گه عربها ملخ خورن ازشون بدم میاد, یکی می گه از سیاهپوست ها بدم می یاد! مگه هیتلر چی می گفت؟ اونم خیلی ساده از یهودیها بدش می آمد, برای همین 5 میلیون نفر آدم رو به کشتن داد! زن و بچه و کلی آدم بی گناه!

سئوال من از این دسته آدمهای نژاد پرست که اتفاقا سنگ هیتلرم به سینه می زنن اینه: "اگه به جای اینکه توی ایران و توی یک خانواده مسلمان بدنیا بیایید، توی یک خانواده یهودی توی لهستان بدنیا آمده بودید و تک تک افراد خانوادتون به وحشیانه ترین شکل ممکن جلوی چشمهاتون سلاخی می شدن، بازم سنگ تفکری مثل تفکر هیتلر رو به سینه می زدید؟؟"

ایکاش می تونستیم 20 سانتیمتر جلوتر از دماغمون رو هم ببینیم، اون موقع شاید چنین حرفهای نسنجیده ای نمی زدیم. می خواستم به مناسبت روز زن مطلب بنویسم اما این ماجرا که پیش اومد تصمیم گرفتم از این قضیه بنویسم.

قضیه احساس ما به اعراب هم جالبه، اصولا 90 درصد ایرانیها به اعراب فحش می دن و از اونها بدشون می یاد، من که هنوز نفهمیدم چرا؟؟ همه می گن اونها حمله کردند به ایران و نمی دونم چه کردند و چه! من که تاریخ ایران رو زیر و رو کردم، هنوز سر نخی از این ظلم تاریخی اعراب پیدا نکردم، یکی از دوستام یک حرفهایی از قول کتاب "دو قرن سکوت" در مورد کشتار ایرانیها بدست اعراب می زد، که من هرچی این کتاب رو زیر و رو کردم نتونستم اون حرفهایی که دوستم می زد رو پیدا کنم، البته کسی منکر این نیست که اعراب به ایرانی ها ظلم کردن، اما آدم بعضی مواقع یک چیزهایی می شنوه که دیگه شاخ در میاره و یاده نسل کشی می افته! مثل هولوکاست! اینم یکی دیگه از خصوصیات پسندیده ما ایرانی هاست، برای اینکه به حرفهامون حقانیت ببخشیم به هر ابزاری متوسل می شیم، به همه دروغ می بندیم، از قول افراد و کتب مختلف یاوه می گیم! حتی بعضی از آقایون و خانمها که پارو فراتر می ذارن و به کتابهای مقدس هم دروغ می بندن، من به هیچ دین خاصی پایبندی ندارم، اما واقعا دردم می گیره وقتی می بینم بعضی ها با مقدسات دیگران بازی می کنن، مگه قرآن، انجیل یا تورات یا.... بازیچه دست شماست که هر چیزی دلتون می خواد به این کتابها نسبت می دید؟؟ با اسلام بدی؟ خوب مسلمون نباش، چرا به باورهای مسلمون ها دروغ می بندی؟ نمی فهمی داری با اعتقادات 2 میلیارد نفر آدم بازی می کنی؟

یه بنده خدایی به من می گفت که چه می دونم 60 تا آیه سوره نساء توی قرآن بوده که بعدها حذف شده و کتاب آیات شیطانی هم در مورد همون آیات..ها ها..وقتی آیات شیطانی رو خوندم نمی دونستم بخندم یا گریه کنم! آخه آیات شیطانی یک رمان، این رمان با سقوط دو مرد از آسمون شروع می شه، یکیشون جبرئیل فرشته اس و دیگری صلدین چمچا ، این دو پرسناژ در حین سقوط ماهیتی نمادین پیدا می کنن، یکیشون می شه یک موجود شیطانی و دیگری یک فرشته و کلی داستان بین این دو اتفاق می افته، ولی اون چیزی که در مورد این رمان مهمه اینکه توی این کتاب تز و آنتی تز زیاده، همه چیز تغییر شکل پیدا می کنه، و اون چیزهایی که به نظر خوب می یان، از دید دیگه به شیطانی ترین چیزها مبدل می شن، خلاصه سرتون رو درد نیارم آخر داستان جبرئیل(ملک مقرب) اقرار می کنه که نمی دونه کدوم نیرو اونو به حرف زدن وا می داره، انگار که شیطان از دهن اون حرف زده.اما این که شیطان می تونه در قالب فرشته حرف بزنه خواننده رو به این خیال می اندازه که خدا همون شیطان و شیطان همون خداست یا مثلا خدا موجودیه که نیمی فرشته و نیمی شیطانیه! که خوب همین برداشت از کتاب بود که کار دست سلمان رشدی داد، سلمان رشدی بدبخت می خواست بگه خوبی ها و بدی ها همیشه اون چیزهایی نیستن که ما می بینیم و ممکنه پشت هر بدیی یک خوبی باشه یا بالعکس، که برای این موضوع اومده از یک مثال ملموس مثل جبرئیل استفاده کرده که همه بتونن درک کنن چی می گه، چون جبرئیل توی یهودیت و مسیحیت و اسلام هست و هیچ جای کتاب هم هیچ ردپایی از اسلام و قرآن و سوره نساء و این چیزها نیست، حالا من نمی دونم اون 60 تا آیه ای که این دوست ما می گفت جریانش چیه؟

غرض از این بحث این بود که بگم بابا یک چیزی رو نمی دونیم مجبور نیستیم 1000 تا دروغ بگیم که؟؟ چرا برای اثبات حرفهامون به سلمان رشدی بدبخت دروغ می بندیم، اون بدبخت به اندازه کافی مشکل داره، الان سالهاست که با ترس داره زندگی می کنه، چرا با دروغ بستن به آدمهای دیگه برای اونها و خودمون مشکل درست می کنیم؟! که چی ؟ که بگیم می دونیم؟ اینطوری کجا رو می خواهیم بگیریم؟؟ اصولا فرض دروغگوها اینه که شنونده هیچوقت تحقیق نمی کنه روی حرفشون! البته اگه طرف مقابل ایرانیه، این فرض در 90 درصد اوقات درسته، چون ما ایرونیها کلا وقت نداریم روی حرفهای دیگران فکر بکنیم، فقط دوست داریم حرف بزنیم، گوشمون هم یکیشون در و اون یکی هم دروازه! اما خوب اون 10 درصد که فکر می کنن چی؟ اونها که تحقیق می کنن چی؟مشکل همیشه با این 10 درصد! بیایید از این به بعد بخاطر اون 10 درصد که می رن فکر می کنن روی حرفهای ما و ته و توهشو در میارن کمتر دروغ بگیم! نه به این خاطر که خدای ناکرده دروغ گفتن کار بدیها، نه اصلا! دروغ گفتن خیلی هم باحال و لذت بخشه! فقط به این خاطر دروغ نگیم چون ممکنه فردا گندش در بیاد و ضایع بشیم! من که دوست ندارم ضایع بشم، شما چی؟

کلام آخر اینکه ما اصولا خیلی می دونیم و نیازی به فکر کردن نداریم، همه چیزو می فهمیم و تا حرفی به ذهنمون می رسه بدون اینکه بهش فکر کنیم، می ندازیمش بیرون. من همیشه گفتم و الانم می گم، از ماست که بر ماست! این ما هستیم که نمی فهمیم، و نظام جمهوری اسلامی هم خیلی ساده از نفهمی ما استفاده( استفاده نه سوء استفاده) می کنه، که اصلا هم کار بدی نمی کنه، اگه استفاده نمی کرد اونوقت اونها هم نفهم بودن.

یعنی می خواستم در مورد روز زن بنویسم، ببین چی شد!

با آرزوی روزی که ما بتونیم آدم ها رو فارغ از مسائل حاشیه ای (ملیت، جنسیت و ...) ببینیم! و روزی که ما ایرانی ها بتونیم اینطوری نگاه کنیم، تمام زنهای کشور ما هم به حقوقشون می رسن، مشکل حکومت نیست، مشکل دید خود ماست، اگه ما دیده مون رو درست کنیم، حکومت چاره ای نخواهد داشت جز اینکه تسلیم بشه. ایکاش الان که تا اینجای حرفهای منو شنیدی، فقط چند لحظه بهشون فکر می کردی، ایکاش....

محسن صالحی

۲ نظر:

ناشناس گفت...

First of all I want to say that I am totally agree with your idea about that our believes and ideas can be cause of our problems. Actually, I recalled a quote which I read before , unfortunately I can't remember its author's name, "we must became the change we want to see"
In my the main source of the current agonies and torments is various types of prejudice that cause the people the be injustice and act towards other blindly.
Finally, I'd like to put an end to my comments with this profound quote which is, in my view, one of the main solutions to the problems of each country of this world.
"The best beloved of all things in My sight is Justice .... By its aid thou shalt see with thine own eyes and not through the eyes of others, and shalt know of thine own knowledge and not through the knowledge of thy neighbor."
shad bashi,
Hootan

ناشناس گفت...

salam
webloge jalebi dashti :)
khoshhal misham be man ham sari bezani